«یک سال پیش، زهران ممدانی تنها یک درصد در نظرسنجیها رأی داشت. او در برابر تمام ساختار سنتی حزب دموکرات ایستاد و یک جنبش مردمی متشکل از ۹۰ هزار نیویورکی بهوجود آورد و با تلاش شما، در هشت روز آینده، این جوان قرار است بخشی از تاریخ آمریکا را رقم بزند»؛ این جملات را برنیسندرز، سناتور دموکرات آمریکایی گفته است. حالا اخباری منتشر شده که نشان میدهد ۲۶ میلیاردر آمریکا، بیش از ۲۲ میلیون دلار برای متوقف کردن کمپین زهران ممدانی هزینه کردهاند. بلومبرگ، اکمن، والتون، وین، لادر و بعضی دیگر از میلیاردرهای شناخته شده در این فهرست قرار دارند. زهران ممدانی، نماینده سیوسهساله مجلس ایالتی نیویورک از حزب دموکرات و عضو سوسیالیستهای دموکراتیک آمریکا، با پیروزی قاطع در مقدماتی دموکراتها برای انتخابات شهرداری نیویورک در ژوئن ۲۰۲۵، به نمادی از تحول چپگرایانه در سیاست آمریکا تبدیل شده است. اما چرا این الگو سیاستمداران را نگران کرده است؟
جمهوریخواهان: ترس از پایان سلطه میلیاردرها
جمهوریخواهان، ممدانی را «سوسیالیست رادیکال ضدسامیتی» مینامند؛ برچسبی که کمیته ملی کنگره جمهوریخواهان بلافاصله پس از پیروزی مقدماتی به او زد تا در انتخابات ۲۰۲۶ از آن استفاده کند. اما پشت این برچسب، ترس واقعی وجود دارد؛ ترس از اینکه یک جوان مهاجر، با شعار مالیات بر ثروتمندان، بتواند سلطه میلیاردرها را به چالش بکشد.
امی مک، از بنیادRAIR (سازمانی که خود را مدافع ارزشهای آمریکایی میداند اما در عمل، صدای لابیهای راست افراطی است) ممدانی را «مسلمان متعصب با جاهطلبی» خوانده و هشدار داده «او همه چیز آمریکا را نابود میکند». این حملات، نه از سر نگرانی دینی، بلکه از ترس از پایان عصر تسلط سرمایهداران است. وقتی ممدانی میگوید «باید ثروتمندان مالیات بیشتری بدهند» دقیقاً به مایکل بلومبرگ، رونالد لائودر (رئیس کنگره جهانی یهودی) و دیگر میلیاردرهایی اشاره میکند که سالهاست سیاست نیویورک را با پول میخرند.
جمهوریخواهان میخواهند ممدانی را «چهره حزب دموکرات» جلوه دهند تا رأیدهندگان میانهرو را بترسانند، اما در واقع، ممدانی چهره مردم است؛ مردمی که دیگر نمیخواهند شهرشان بازیچه دست ثروتمندان باشد.
دموکراتهای میانهرو: دفاع از ساختار بسته
درون حزب دموکرات هم، میانهروها با وحشت به ممدانی نگاه میکنند. کتی هوکول (فرماندار)، حکیم جفریز (رهبر اقلیت مجلس) و اندرو کومو (که با ویدئوهای نژادپرستانه هوش مصنوعی به او حمله کرد) نگران نیستند که ممدانی «افراطی» است؛ نگراناند که ساختار بسته قدرتشان فروبریزد.
باسیل اسمیکل جونیور، رئیس سابق حزب دموکرات نیویورک هشدار داده اگر ممدانی با کمتر از ۵۰درصد رأی برنده شود، «تشکیل ائتلاف سخت خواهد بود» یعنی اگر مردم واقعاً بخواهند، دیگر نمیتوانیم با لابیها معامله کنیم. دیوید پترسون، فرماندار سابق پیشنهاد داده مخالفان ممدانی «پشت یک نامزد واحد» جمع شوند، یعنی باید جلو مردم را بگیریم، پیش از اینکه ساختار را بشکنند.دموکراتها سالهاست با اتحادیههای پلیس، شرکتهای املاک و لابیهای اسرائیلی معامله میکنند. ممدانی با شعار فریز اجاره و مراقبت رایگان از کودکان، مستقیماً به منافع این گروهها حمله میکند. او نمیخواهد در ساختار بسته بماند، میخواهد آن را بشکند.
حملات نژادی و مذهبی به ممدانی
کورتیس اسلیوا، نامزد جمهوریخواه، ممدانی را به «حمایت از جهاد جهانی» متهم میکند، درحالیکه ممدانی آن را «اسلامهراسی» میخواند. گاردین گزارش داده حملات شامل «نامزد جهادی» یا «همدرد تروریست» است که توسط میلیاردرهایی مانند مایکل بلومبرگ و رونالد لائودر (رئیس کنگره جهانی یهودی) تأمین مالی میشود.
در نهایت، دلایل مخالفتها با ممدانی را میتوان اینگونه خلاصه کرد: جمهوریخواهان ایدئولوژی سوسیالیستی و ضداسرائیلی او را به عنوان «تهدید آمریکایی» میبینند و از آن برای استراتژی انتخاباتی ۲۰۲۶ استفاده میکنند، در حالی که ترس از «تغییر هویت ملی» دارند؛ نمونهاش برچسب کمیته ملی کنگره جمهوریخواهان مبنی بر «رادیکال یهودستیز». دموکراتهای میانهرو خطر از دست دادن ائتلاف میانهرو و کسبوکارها را پیشبینی و سختی اجرای برنامههای رادیکال بدون اکثریت را برجسته میکنند، مانند ویدئوهای نژادپرستانه اندرو کومو، پیشنهاد دیوید پترسون فرماندار سابق نیویورک برای ائتلاف مخالفان و هشدار باسیل اسمیکل جونیور، رئیس سابق حزب دموکرات نیویورک مبنی بر اینکه «نیمی از رأیدهندگان او را رد میکنند». همچنین در عوامل مشترک نژادی و مذهبی، اسلامهراسی و حملات شخصی غالب است، از جمله اتهام کورتیس اسلیوا، نامزد جمهوریخواه مبنیبر «جهاد جهانی» و توصیف امی مک از بنیاد RAIR از «فتح اسلامی».
صعود ممدانی نه تنها یک پیروزی محلی، بلکه زنگ خطری برای تعادل قدرت در آمریکاست. جمهوریخواهان از آن برای ترساندن رأیدهندگان میانهرو استفاده میکنند، در حالی که دموکراتهای میانهرو نگراناند این الگو حزب را به حاشیه براند و ائتلافهای سنتی را نابود کند.
این مخالفتها، از حملات مالی میلیاردرها تا اظهارات رسمی احزاب، نشاندهنده شکاف عمیق ایدئولوژیک است. ممدانی میگوید اینها «ترس از تغییر» است، اما منتقدان هشدار میدهند «رادیکالیسم» او میتواند سیاست داخلی را به «درگیریهای غیرقابل حل» بکشاند. آیا نیویورک الگویی برای شهرهای دیگر میشود یا شکست ممدانی میانهروی را نجات میدهد؟ زمان پاسخ خواهد داد.
خبرنگار: نیکپندار



نظر شما